خانواده بهعنوان کوچکترين واحد اجتماعى جامعهٔ ايلي، بر روابط ميان زن و شوهر و پدر و مادر و فرزندان ساخته شده است.

در ايلات ايران اشکال گوناگون خانواده اعم از خانوادهٔ هستهاى ساده تا خانوادهٔ گسترده و يا گسسته و ناقص وجود دارد. در چنين جامعهاى فرزند داشتن موجب اعتبار و ارج و نداشتن فرزند ايجاد محکوميت مىکند. و چنانچه فرزند خانواده پسر باشد، احترام و اعتبار بيشترى براى خانواده بههمراه مىآورد، چرا که مهمترين هدف ازدواج در جامعهٔ سنتى ايران، توليد نسل است و زن تنها با مادر شدن، قدر و ارزش خود را بهدست مىآورد.
اقتدار در جامعه ايلى با مرد است و روابط ميان اعضاءِ خانواده طبق مجموعهاى از اصول اخلاقى و الگوهاى رفتارى از پيش تعيين شده صورت مىگيرد. بازتاب اين نظام تربيتى در ادبيات و روايات شفاهى فرهنگ عامه بهخوبى مشهود است.
در جوامع ايلى ايران، نظام خويشاوندى بر رابطهٔ ميان گروههاى نسبى و سببى استوار است و اصل پدر تبارى شکل رايج و غالب در ساختار خويشاوندى است. فرزندان منسوب به يک نياى مشترک و واحد، يک رده يا شاخهٔ دودمانى پدر تبارى را در ايل بهوجود مىآورند.
نظام خويشاوندى وظيفه و نقش مهمى را در همبستگى ميان شاخههاى ايل دارد و موجب بقاءِ آن مىگردد.